بررسی ژنومی و مولکولی یکپارچه در اسکلروز جانبی آمیوتروفیک مشتق از آستروسیتها و الیگودندروسیتها: با تمرکز بر miRNAها و وزیکولهای خارجسلولی
نورونهای حرکتی مغز و نخاع در بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS) ]یک بیماری پیشرونده و ناتوان کننده سیستم عصبی است که سلولهای عصبی حرکتی در مغز و نخاع را تحت تأثیر قرار می دهد[ به تدریج از بین میروند؛ بیماریای که میتواند کشنده باشد. درک مسیرهای مولکولی در بیماریهای عصبی، بهویژه ALS، همچنان یکی از چالشهای اساسی در علوم پزشکی محسوب میشوند. اختلال در عملکرد هر دو نوع سلول آستروسیت و الیگودندروسیت میتواند در پیشرفت بیماری مذکور نقش داشته باشد.با هدف بررسی مکانیسمهای مولکولی و شناسایی عناصر کلیدی مرتبط با ALS در هر دو نوع سلول آستروسیت و الیگودندروسیت از دیدگاه بیوانفورماتیک، دکتر احمد بریمی پور، احسان اصغری جعفری و مریم عربی از پژوهشگاه رویان و دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه نورث تگزاس، طی پژوهشی با استفاده از تحلیلهای بیوانفورماتیکی یکپارچه و پیوسته بر پایه ابزارها و پایگاههای داده گوناگون، ژنها، پروتئینها و miRNAهای مرتبط میان آستروسیتها و الیگودندروسیتها را مورد ارزیابی قرار دادند.
نتایج این پژوهش که در مجله بین المللی Cellular and Molecular Biology منتشر شده است، نشان داد مسیرهای پیام رسان مربوط به پیری سلولی، سازماندهی اکتین در اسکلت سلولی و چرخه سلولی در بیماری مذکور نقش دارند.
پس از تجزیه و تحلیل دقیق، پروتئینهای TP53، MDM2، KRAS، PTPRC و GSK بهعنوان کاندیداهای کلیدی شناسایی شدند که توسط miRNAهای hsa-miR-564، hsa-miR-496-5p، hsa-miR-324-5p، hsa-miR-296-5p و hsa-miR-4258-3p تنظیم میشوند.
نتایج این پژوهش، بر اساس تحلیل بیوانفورماتیکی یکپارچه از ALS مشتق از آستروسیت و الیگودندروسیت، مسیرهای سیگنالینگ کلیدی و اهداف درمانی بالقوه را آشکار ساخت. این پژوهش پروتئینهای مرکزی TP53، MDM2، KRAS، PTPRC و GSK را که توسط مجموعهای از miRNAها تنظیم میشوند، شناسایی کرد؛ موضوعی که بیانگر یک شبکه تنظیمی قدرتمند در پاتوژنز ALS است. این یافتهها میتوانند مبنای پژوهشهای آینده درباره نقش این ژنها و miRNAها در ALS باشند و اهداف بالقوهای برای مداخلات درمانی پیشنهاد دهند.
تاریخ انتشار: ۱۴۰۴/۰۶/۲۳




